رویای دویدن رمانی قابل همزادپنداری و الهام بخش
هریک از ما در زندگی هدف و رویایی داریم. جسیکای 16 ساله عاشق دویدن است. او در مسابقهی دو چهارصد متر نفر اول میشود و رکورد میزند. او با رویای قهرمانی در رده های بالاتر تلاش می کند. اما درست بعد از مسابقه بر اثر حادثه تصادف یکی از پاهای او قطع می شود. روزهای اول ناامید و سرخورده است و حتی در ساده ترین کارهای روزمرهاش هم دچار مشکل میشود. اما کم کم سعی می کند با مشکلش کنار بیاید. در این حین با رزا آشنا می شود و زندگی اش تغییر می کند. بزرگ ترین آرزویش این نیست که از خط پایان بگذرد یا مردم تشویقش کنند؛ بزرگ ترین آرزویش این است که مردم خودش را ببینند، نه وضعیتش را. این تنها چیزی است که هر کسی با هر نوع ناتوانی از دیگران می خواهد. دخترک قصه ما حالا با چالش هایی سخت تر از مسئله قهرمانی روبرو است. در واقع او بایستی برای امیدواری و بهبود زندگی خود تلاش کند. فکر می کنید انتخاب او چیست؟ شما اگر جای او بودید چه می کردید؟ رویایتان را رها کرده یا باز هم در راستای رسیدن به آن تلاش می کنید؟
کتاب رویای دویدن برنده سه جایزه است که این به تنهایی نشان دهنده یک کتاب خوب است. این کتاب را وندلین وان درانن نوشته و آناهیتا حضرتی ترجمه کرده و نشر پرتقال به چاپ و انتشار رسانده است.